قسمت و تقدیر چه سهمی در ازدواج دارد؟ آیا همسر انسان از قبل تعیین شده است؟ خواست خدا در ازدواج چیست؟ آیا این حرف که ازدواج قسمت است و قسمت هرکس از قبل تعیین شده است درست است؟ اگر شما هم با چنین سوالاتی مواجه هستید و به دنبال یک جواب عاقلانه و درست برای آن هستید در این مطلب سوربان همراه ما باشید.
قسمت و تقدیر چه سهمی در ازدواج دارد؟
یک مشاور و کارشناس مذهبی بیان کرد: آنچه مردم از ازدواج یاد میکنند و مثلا تقدیر را برای به هم رسیدن دختر و پسر بسیار دخیل میدانند براساس روایات، باوری غلط است که نباید در بین مردم گسترش یابد.
حجت الاسلام قاسم فلسفی، مشاور و کارشناس مذهبی در گفتوگو با ایکنا از خراسان جنوبی در رابطه با جایگاه قسمت و سرنوشت در ازدواج، اظهار کرد: از مهم ترین مباحثی که معمولا در امر ازدواج از آن خیلی سخن بــه میان میآید، بحث قسمت است؛ مثلا میگویند سختگیری نکنید، اگر قسمت بـاشد میشود و قسمت نباشد نمیشود.
وی افزود: خداوند در آیه سوم سوره انسان میفرماید«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا؛ ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس»؛ تنها توجه به همین آیه میتواند ما را به اختیاری که خداوند به ما داده و هدایتی که در کنار آن وجود دارد، به نشانه ها برساند.
فلسفی ادامه داد: نکته بسیار مهم این است که قسمت به معنای نقش و اراده نداشتن انسان در رخدادهای زندگی از جمله ازدواج؛ درست نیست چرا که خداوند انسان را آزاد و صاحب اختیار آفریده است.
این مشاور و کارشناس مذهبی بیان کرد: البته باید توجه داشته باشیم که این آزادی مطلق نیست، بله مستند به اراده و مشیت خداوند است؛ خداوندی که خیر و صلاح انسان را بهتر از خودش میداند چراکه او خالق انسان است و خالق بهتر از هر کسی مخلوق را میشناسد.
فلسفی ادامه داد: برای تحقق یک رخداد مهم مثل ازدواج عوامل گوناگونی از جمله اراده انسان دخالت دارد كه البته این موضوع در طول اراده خداوند است؛ مهمترین شرط برای تحقق ازدواج اراده و اقدام است و در این امر باید فرایند خواستگاری را بگذرانید، اما در نهایت اگر توکل بر خدا کنید، ممکن است خداوند به جهت مصالحی که نمیدانید، اراده خود را بر اراده شما حاکم کند و با وجود شرایط مناسب ظاهری، آن ازدواج به سامان نرسد که البته این پذیرش با عدم پذیرش به میزان اعتقاد انسان بستگی دارد.
وی افزود: آنچه مردم از ازدواج یاد میکنند و مثلا تقدیر را برای به هم رسیدن دختر و پسر بسیار دخیل میدانند بر اساس روایات، باوری غلط است که نباید در بین مردم گسترش یابد؛ این گونه سخنان صحیح نیست و هیچ ریشه دینی و عقلی ندارد.
این روانشناس بیان کرد: همانطور كه به روشنی اختیار و انتخاب را در خرید و فروش، انتخاب شغل و تعیین رشته تحصیلی میبینیم، در ازدواج نیز كه موضوع مهم و سرنوشتسازی است، مشاهده میکنیم.
فلسفی ادامه داد : علاوه بر حكم عقل و منطق، روایات بسیاری كه در آن معیارهای انتخاب همسـر ذكر شدهاند، دلیل محکمی بر دخالت انسان در سرنوشت خویش است.
وی اظهار کرد: پیشوایان دین به ما توصیه كردهاند كه در انتخاب همسر نهایت دقت را به کار ببرید و چشم بسته ازدواج نكنید چراكه ازدواج یک موضوع حیاتی است و برای هركس بهطــور طبیعی در طول زندگی اش فقط یک بار اتفاق میافتد.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: بر این اساس، پسر و دختر جوان، نباید منتظر بخت و شانس و قسمت بمانند، بلكه چه پسر و چه دختر باید برای این تصمیم سرنوشت ساز خود را آماده كرده و با كمال دقت و خردورزی و با خودشناسی و دگرشناسی و با كمک تجارب خانواده و راهنمایی مشاوران دلسوز و كاردان، فرد مورد نظر را انتخاب كنند چراکه منشأ و سرچشمه بسیاری از گرفتاری ها و بدبختی های انسان، غفلت و بی تفاوتی است.
فلسفی ادامه داد: اگر فردی برای ازدواج اقدام کرده و موفق نشده و خود در محقق نشدن آن دخالت نداشته مطمئن باشید آن ازدواج به مصلحت فرد نبوده است و دیگر جای رنجش و ناراحتی نیست، این را میتوان قسمت الهی دانست؛ پس نتیجتا قسمت به این معنا درســت و به معنای اراده نداشتن انسان نادرست است.
وی افزود: اعتقاد به شانس و ستاره بخت نیز یکی از آسیب های ازدواج و شبیه همان اعتقاد به قسمت به معنای نادرست آن است که شخص را از حرکت باز میدارد یــا عاملی برای بیدقتی و سهل انگاری در ازدواج میشود.
این روانشناس یادآور شد: اشخاصی که به این خرافات اعتقاد دارند از دو حال خارج نیست، یا به دلیل تنبلی و سستی برای اقدام اســت یا از دیدگاه روانشناسی میخواهند ضعف اعتماد به نفس(خودباوری) خویش را بازیابی کنند.
آیا «قسمت بودن» در ازدواج از نظر اسلام صحیح است؛ یعنی مشخص است که در آینده با چه فردی ازدواج میکند؟
مقصود از قسمت بودن واژۀ «قسمت» که در روایات از آن به «قضا و قدر» یا همان «تقدیر و سرنوشت» تعبیر میشود، در بین مردم به معنای «توفیق» نیز به کار میرود که البته با دقتی در مورد آن، به همان معنای «تقدیر و سرنوشت» است، برای مثال؛ به کسی میگوییم: آیا به کربلا برای زیارت رفتهای؟ میگوید: «قسمت نبود».
دوم: راستی چرا برخی در هرجا و سر هر مسئله میگویند: قسمت این بود؟ پاسخ آن را از دو جهت میتوان بررسی کرد:
نگاه اول: گاهی به خاطر کم کاری، بی احتیاطی و آگاهی نداشتن کلمۀ «قسمت» بر زبان آورده میشود. مثلا با بی احتیاطی به ماشین شخصی میزند، میگوید قسمت بود، آگاهی از مسئلهای ندارد و به نوعی دچار گرفتاری میشود، میگوید قسمت این بود و هزاران قسمت گفتن دیگر از این قبیل.
آری، درست است که به نوعی تقدیر الهی بوده است، ولی چرا او دقت نکرده است؟! میتوانست احتیاط کند تا تصادف نکند، میتوانست علم و آگاهی کسب کند تا گرفتار نشود؛ زیرا اراده انسان هم، جزء تقدیر الهی است.
حال در این موارد چون شخص به ماشینی زده و دچار گرفتاری شده است، برای اینکه مقداری از فشار عصبی و روحیاش کم شود، میگوید: «قسمت بود و خدا این طور خواسته بود» که البته «انصاف» هم در اینجا به خوبی نمایان است؛ زیرا خداوند قوانین و سنت های هستی را به او معرفی کرده و به او علم و آگاهی و اراده داده بود و او باید با «علم و آگاهی» و «اراده» خود راه صحیح را انتخاب میکرد تا دچار مشکل نشود.
نگاه دیگر: تمام جوانب کار در نظر گرفته می شود و با تحقیق، مشورت و نیز رعایت نکات مختلف ازدواج صورت می پذیرد؛ آن گاه سخن از «قسمت بودن» نیز مطرح می گردد؛ این «قسمت» یعنی همان قضا و قدر صحیح؛ همان سرنوشتی که برایمان رقم خورده است؛ یعنی حال که به تمام وظایف خود عمل کرده و هیچ کوتاهی نکردهایم، میتوانیم ادعا کنیم که «قسمت» بود.
و بالاخره همان سرنوشتی که باید بدان راضی باشیم؛ همان گونه که امام حسین(علیه السلام) در آخرین لحظات عمر گرامی اش فرمود: «صبراً علی قضائک یا رب لا اله سواک».