دلایل سرد شدن رابطه عاشقانه چیست؟ سرد شدن رابطه موضوعی جنجان برانگیز به خصوص در دو دهه اخیر است. جملاتی مانند “دیگر مثل گذشته از بودن با همسرم خوشحال نیستم”، ” ما آنطور که باید همدیگر را درک نمی کنیم”، ” برای صحبت با هم زمان کافی نمی گذاریم و یا حرف زیادی برای زدن نداریم”.
در این مطلب از سوربان میخواهیم در مورد دلایل سرد شدن رابطه عاطفی صحبت کنیم و ببینیم چرا یک رابطه عاشقانه بعد از مدتی سرد و خسته کننده میشود؟
چرا رابطه عاطفی خسته کننده و سرد میشود؟
مطالعات روانشناسی نشان میدهد که کسالت و یکنواختی یک مسئله طبیعی در رابطه است. زوجین به دلیل اتفاقات یا چیزهای بد از هم جدا نمیشوند بلکه به این دلیل از هم جدا میشوند که چیزهای خوبی وجود ندارد که آنها را کنار هم نگه دارد. وقتی از روابط خود احساس نارضایتی میکنیم، ممکن است بخواهیم اشتیاق و نشاط را از جاهای دیگر پیدا کنیم.
به روزهای آغازین رابطه خود فکر کنید که چقدر عاشق هم بودید، اما بتدریج این رابطه سرد و کمرنگ شده است. برای این سردی این احتمال وجود دارد که وقت زیادی با همسر خود گذرانده اید و حرفهای جدیدی برای گفتن ندارید. به این ترتیب هرچه سالها میگذرند، آن تازگی کمرنگتر میشود.
زن و شوهری یا دونفری که با هم رابطه عاشقانه دارند یک روز عاشق هم بودند، به همخانه ای تبدیل می شوند که فقط در کنار هم غذا می خورند و می خوابند. هیچ حرفی بین آنها رد و بدل نمی شود و ابراز عشق و حتی تفریح و خوش گذرانی وجود ندارد. اما این دور شدن و سردی یک دفعه به وجود نمی آید و بدون شک عواملی در این قضیه نقش داشته است که آگاهی از آنها می تواند بهترین سلاح برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند بعدی در زندگی مشترک باشد.
۱۰ دلیل اصلی و عمده سرد شدن روابط عاشقانه
1- صحبت نکردن در مورد مسایل مختلف
روجین با گذشت زمان ممکن است در مورد موضوعاتی که ممکن است برای آنها یا شریک زندگی شان مهم باشد بحث نکنند. عدم مخالفت و صحبت کردن در مورد مسایل به این بدین دلیل اتفاق می افتد که زوجین سعی می کنند همسر و شریک خوبی برای یکدیگر باشند. این روش اگرچه ممکن است مدتی کارساز باشد اما خیلی زود به یکی از دلایل اصلی شکاف ارتباطی در روابط تبدیل می شود.
2- به تعویق انداختن اهداف شخصی خود
در برخی روابط زوجین تمایل دارند که زندگی و حرفه خود را متوقف کنند تا بتوانند وقت بیشتری را به شریک زندگی شان اختصاص دهند. بدون شک توجه کردن به شریک زندگی خوب است اما این می تواند زندگی را بسیار پیش پا افتاده و یکنواخت کند. اگرچه زوجین در این حالت احساس نزدیکی بیشتری می کنند اما اگر برای آن نوع زندگی که می خواهند تلاش نکنند، به زودی از رابطه خسته خواهند شد.
3- راحت بودن بیش از حد با یکدیگر
گاهی اوقات راحتی بیش از حد به یکی از دلایل کسالت در روابط تبدیل میشود. اگرچه راحت بودن با شریک زندگی خوب است، اما بهتر است همیشه چیز جدیدی برای نشان دادن وجود داشته باشد. زوجین در روابط خود به محیطی نیاز دارند که چالش برانگیز و تا حدی خارج از منطقه امن باشد.
4- همیشه با هم بودن
حتی اگر شریک زندگی خود را دوست دارید و میخواهید هر روز را با او سپری کنید هم نباید تلاش کنید تا زندگی شخصی خود را به کلی فراموش کنید. وقتی بیشتر وقت خود را با یک نفر میگذرانید، از بودن در کنار او خسته میشوید. خیلی زود حرفها و کارهای هیجان انگیزی که دوست دارید با هم انجام دهید، تمام میشود و همین امر منجر به خسته کننده شدن رابطه میشود.
5- تغییر در طول زمان
ممکن است در ابتدای رابطه، نقاط مشترک بسیاری بین زوجین وجود داشته باشد، اما بهر حال انسان به مرور زمان تغییر میکند. ممکن است تغییر زوجین در طول سالها در یک سمت و سو نباشد و همین امر به سردی در روابط بینجامد. به همین دلیل است که گاهی اوقات بعد از گذشت ۱۰ سال از رابطه، هر یک از زوجین مسیرهای مختلفی را در پیش میگیرند و از هم دور میشوند.
6- اجتناب از گفتگو کردن و مشاجره
بسیاری از افراد به بحث و گفتگو به عنوان موضوعی نگاه میکنند که باید از آن اجتناب کنند. به عبارت دیگر بسیاری از همسران دوست ندارند مثل سگ و گربه به جان هم بیفتند و به قول خودشان زندگی را به کام خود تلخ کنند. اما در بحثهای گاه به گاه چیزی سالم و تقویت کننده وجود دارد که گاهی اوقات موجب نزدیکی طرفین میشود. ما اغلب در تلاش برای ایجاد یک رابطه “خوب”، با هم سازش میکنیم. ما همه چیز را رها میکنیم و موضوعاتی را که اعتقاد داریم منجر به درگیری میشوند “نادیده میگیریم”. این امر منجر به درگیری عاطفی در روابط میشود.
7- برخورد نامناسب زوجین با یکدیگر
گاهی ممکن است روابط سرد شوند به این دلیل که یکی یا هر دو زوج، مهارت های نابالغی برای مقابله با احساسات خود و طرف مقابل دارند. جدا کردن، یک مکانیسم دفاعی است که اغلب کودکان خردسال، هنگامی که به آنچه می خواهند دست پیدا نمی کنند، از آن استفاده می کنند.
آن ها، افراد را به عنوان “همه خوب” یا “همه بد” معرفی می کنند و می بینند. اغلب این کودکان، با گذشت زمان رشد کرده و مهرات های دفاعی خود را ارتقا می دهند، اما ممکن است که تا سال های جوانی نیز ادامه یابد و به روابط آن ها کشیده شود. اگر زوجین هنگام عصبانیت، در دیدن خوبی های یکدیگر، دچار مشکل شوند، این امر می تواند باعث تیره شدن رابطه و سرد شدن آن گردد.
علاوه بر این مکانیسم های دیگری وجود دارد که افراد ممکن است با ستفاده از آن ها، به سرد شدن روابط دامن بزنند. مواردی مانند “محبت های نوبتی”، “مقایسه کردن همسر با دیگران”، “گروکشی کردن” و… از جمله مواردی است که می تواند نتایج مشابهی در بر داشته باشد پس تا حد ممکن از این رفتارها پرهیز کنید.
8- مواجهه با واقعیت
این یک فرآیند رایج و تکراری در اغلب ازدواج ها است. افراد با علاقه ای آتشین و بدون توجه به تمایزها، انتخاب می کنند و اینگونه می پندارند که با وجود چنین علاقه و احساسات شورانگیزی، تفاوت ها هرگز خود را نشان نخواهند داد. اما چنین نیست. این روند طبیعی تعامل است، افراد به مرور زمان و خصوصا با قرار گرفتن در یک خانه مشترک، با تصویری عینی تر و واقعی تر از یکدیگر، مواجه می شوند و در اغلب موارد این تصاویر، با تصورات اولیه متفاوت است.
علاقه های آتشین معمولا موقتی و کوتاه مدت اند و به محض فروکش کردن، تصویر بدون رتوش و فیلتر افراد نمایان خواهد شد. ممکن است برخی از افراد، بلوغ احساسی و روانی این امر را داشته باشند که پس از فروکش کردن علاقه های آتشین، می توان زندگی را به نحوی عاقلانه و دوست داشتی ادامه داد.
اما بسیاری از افراد و به خصوص جوان تر ها، اغلب چنین رویکردی ندارند و احساسن می کنند طرف مقابل، آن ها را فریب داده و یا تغییر کرده است. در نتیجه این شرایط، همه چیز رو به انحطاط و سردی خواهد رفت، به نحوی که می تواند به جدایی و اتمام رابطه ختم گردد.
9- عدم شناخت صحیح و کافی
بر خلاف مورد بالا که در آن، افراد، شناخت نسبتا خوبی از یکدیگر دارند، اما این شناخت در پشت فیلتر احساسات آتشین، پنهان مانده، در اینجا می خواهیم به مسئله عدم شناخت کافی اشاره کنیم. بسیاری از افراد ممکن است تنها به واسطه یک معرف مورد اعتماد و یا یک آشنایی کوتاه مدت، روابط خود را آغاز کرده باشند.
در این روابط، هر روز که می گذرد، افراد زوایای جدیدتری از شخصیت دیگری را کشف می کنند و این امکان وجود دارد که در نقطه ای، احساس کنند، نقطه تفاهمی با فرد مقابل ندارند. در واقع، آنچه (شناختی) که باید پیش از ازدواج، حاصل می شد، پس از ازدواج به دست می آید و در نتیجه یکی از زوجین و یا گاهی هر دوی آن ها، تمایل خود برای ادامه رابطه را از دست می دهند و سردی آغاز خواهد شد.
10- گذراندن مراحل طبیعی یک رابطه
زو هیکسِ (Zoe Hicks) درمانگر، در یکی از مقالاتش به این موضوع اشاره می کند که همه روابط، اغلب پنج مرحله را از سر می گذرانند که آخرین مرحله آن، عشق است. اما مذاکرات در چهار مرحله قبل، می تواند روابط را با سختی مواجه کند. در مرحله نخست، که به عنوان شیفتگی شناخته می شود، یک واکنش بیوشیمیایی منجر می شود زمانی که زوجین با هم هستند، احساس خوشبختی کنند و در مقابل، هنگامی که از هم دور هستند، یک اشتیاق عمیق برای دیدار دوباره، داشته باشند.
مرحله دوم که به درستی Landing نامیده می شود و بی شباهت با فرود آمدن هواپیما نیست، زمانی رخ می دهد که زندگی واقعی، فانتزی ها و رویاها (یا برخی از آن ها) را با شکست مواجه می کند. مرحله بعد نیز که به «دفن کردن» موسوم است، جنبه های پیش پا افتاده تر زندگی روزمره را هدف قرار می دهد.
این طبیعی است که یک رابطه، در حین فرود و دفن کردن، سرد شود، اما در طول بازسازی، می تواند دوباره احیا شود. البته باید توجه داشت که همه روابط، ممکن است تا آن مرحله دوام نداشته باشند.
کلام آخر
در این مطلب ما سعی کردیم در مورد دلایل اصلی و عمده سرد و خسته کننده شدن روابط عاطفی بعد از گذشت مدتی صحبت کنیم اما اگر احساس میکنید رابطه عاشقانه تان در خطر است و رو به سرد شدن میرود و به دنبال راهکار هایی ایجاد تنوع و شور و شوق به رابطه خود هستید از شما دعوت میکنیم مقاله 12 راهکار ساده و بدون هزینه برای ایجاد شور و شوق و تنوع در رابطه عاشقانه را مطالعه فرمایید.