دانلود سریال یاغی قسمت ۳
قسمت سوم یاغی قسمت ۳ با لینک مستقیم منتشر شد. قسمت سوم سریال درام یاغی با حضور هنرمندان برجسته همچون پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، امیر جعفری، نیکی کریمی، فرهاد اصلانی، آبان عسکری، مهدی حسینینیا، مهلقا باقری، عباس جمشیدیفر و کارگردانی بی نظیر محمد کارت است، که در این مقاله از سایت سوربان لینک های دانلود قسمت سوم این سریال جذاب را با کیفیت های گوناگون در اختیارتان قرار داده ایم.
تهیه کننده این سریال مازیار هاشمی است و نویسندگان آن هم پدرام پورامیری، حسین دوماری، محمدکارت هستند.
بازیگران سریال یاغی
پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، امیر جعفری، نیکی کریمی، فرهاد اصلانی، آبان عسکری، مهدی حسینی نیا، مه لقا باقری، عباس جمشیدی فر، جواد خواجوی، ناهید مسلمی، امیرضا دلاوری، بهرام ابراهیمی، نادر شهسواری، هادی دیباجی، (با معرفی) الیکا ناصری، محمد صابری، توفیق حیدری، سامان مهکویه، افشین حسنلو
خلاصه داستان قسمت سوم سریال یاغی
عشق بین جاوید و ابرا تازه در قسمت دوم سریال یاغی جان می گیرد. آن عشق نخ نما و سطحی بین این دو شخصیت که در قسمت اول دیده بودیم، حالا رنگ و روبی بهتر به خود می گیرد.
جاوید برای نشان دادن عشقش نسبت به ابرا، دست به اقدام خطرناکی می زند. همین اقدام موجب می شود تا با داییهای ابرا نیز در قسمت دوم آشنا شویم. افرادی که برای رسیدن به هدف خود دست به هر کاری می زنند اما جالب است که نسبت به حفظ آبرو به شدت واهمه دارند. از طرفی دیگر، با اسی نیز بیشتر آشنا می شویم.
عده ای مرد در حال رقص و شادی و آب بازی هستند، جاوید و دوستاش هم میان آن ها هستند، اما جاوید بی حال و حوصله گوشه اینشسته و به عکس ابرا نگاه می کند، یکی از رفیقاش بهش می گوید که مرغت از قفس پرید و الان با یه بور ژرمن جیک جیک می کنه… جاوید عصبی از جاش بلند میشه و بعد از کتک زدن دوستش میگه شما رفیقای من نیستید اگر بودید اسی رو تا الان لت و پار کرده بودینو خودش به گاراژ ماشین ها میره دل و روده اسی رو بریزه بیرون…
یکی از دوستای جاوید سعی می کنه جلوش رو بگیره اما اون با عصبانیت سوار موتور میشه و میره…
اسی به جاوید می گوید که می خوام این جا رو بخرم و با شهرداری کار کنم که جاوید هر چی از دهنش در میاد بارش می کنه و میگه توآدم فروشی اما اسی بهش می گوید اگر تو محل چو بندازی که من آدم فروشم بیچارت می کنم و می رود.
میلاد و طلا در حال بیلیارد بازی کردن هستند و کسی از جذبه طلا موقع بازی کردن جرئت نمی کنه حرفی بزنه و هر دو تو سکوت بازیمی کنند.
طلا متوجه تقلب کردن هم بازی اش می شود و با زدن سیلی تو گوشش شرط را بهم می ریزد، مرد به سمتش حمله می کند و تهدیدش میکنه که طلا می گوید اگر نزدیک من شی میدم زنده زنده پوستتو بکنن و خودش می رود.
در راه تلفن طلا زنگ می خورد و او به کسی می گوید که آرایشگاه هست و بعد از تمام شدن کارش پیش او می رود و مشخص است کهمحرز داره دروغ میگه…
جاوید و رفیقش روی موتور در محل می چرخند که بنر کشتی گیر شدن حمید گرگین خوهرزاده اسی قلک رو می بینند و گوله به کمپ ترکاعتیاد علی آقا برادر حمید می روند.
علی آقا در حال سخنرانی برای معتادای داخل کمپ است و بعد از تمام شدنش بیرون می رود که جاوید و رفیقش را می بیند، جاوید میخواهد آدرس حمید را ازش بگیرد تا او هم داخل تیم ملی تست دهد.
جاوید به عاطی خواهرش می گوید می خوام برم تیم ملی و از اون طریق با دست پر برم آلمان و تصمیمم را هم گرفتم.
جاوید به در خانه مادر حمید میره تا آدرس باشگاه پسرش را ازش بگیرد اما آن جا هم موفق نمی شود و بعد از عربده کشی های مادرحمید به سراغ عمو رحیم میرن تا آدرس را از خود او که آن ها را به محل آورده بود، بپرسد...