دانلود قسمت دوم سریال یاغی
برای دانلود قسمت 2 سریال یاغی (1401) سریال جدید فیلیمو با بازی پارسا پیروزفر و طناز طباطبایی، در این مطلب از سوربان همراه ما باشید.
سریال یاغی به کارگردانی محمد کارت و به تهیهکنندگی سید مازیار هاشمی در سال 1401 ساخته شده است. این سریال محصول کشور ایران و در ژانر خانوادگی و اجتماعی میباشد.
اولین سریال محمد کارت در شبکه نمایش خانگی میباشد که روایت اجتماعی خانوادگی دارد. این سریال یکی از پربازیگر ترین سریال های نمایش خانگی میباشد که بازیگرانی همچون پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، امیر جعفری، نیکی کریمی، فرهاد اصلانی به ایفای نقش میپردازند.
نام بازیگران سریال یاغی
پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، امیر جعفری، نیکی کریمی، فرهاد اصلانی، آبان عسکری، مهدی حسینینیا، مهلقا باقری، عباس جمشیدیفر، جواد خواجوی، ناهید مسلمی، امیرضا دلاوری، بهرام ابراهیمی، نادر شهسواری، هادی دیباجی، (با معرفی) الیکا ناصری، محمد صابری، توفیق حیدری، سامان مهکویه، افشین حسنلو، حسن همتی، شهاب کرلو، محمد مطهریپور، سعید شریف، عباس ایمانی، پگاه سعیدی، لادن ژاوهوند، هوشنگ قوانلو، مائده تقوایی، مهرداد خانی، نیلوفر شهفری و … به ایفای نقش پرداختهاند.
درباره سریال یاغی
سریال یاغی به کارگردانی محمد کارت و به تهیهکنندگی سید مازیار هاشمی در سال ۱۴۰۱ ساخته شده است. این سریال محصول کشور ایران و در ژانر خانوادگی و اجتماعی میباشد.
داستان سریال یاغی
یاغی روایتگر درامی پر فراز و نشیب از سفر یک قهرمان است که شخصیت های متنوعی از طبقات مختلف اجتماعی در مسیر با او همراه می شوند یا برایش مانع می تراشند. یاغی باید از مرز درد و خستگی عبور کند.
فیلمنامه سریال یاغی را پدرام پورامیری، حسین دوماری و محمد کارت با نگاهی به رمان «سالتو» به نگارش درآوردهاند.
خلاصه داستان قسمت دوم سریال یاغی
جاوید به بیمارستان رفته است که ابرا رو روی تخت بیمارستان می بیند و بی اختیار گریه می کند. دکتر ها در حال دادن شوک به ابرا هستند، مادر او بالای سرش بی قراری می کند و پرستار ها سعی می کنند آرومش کنند.
مردی به سمت تخت ابرا می رود و شروع به فوش دادن به نرگس می کند و می گوید خاک بر سرت کنم که عرضه بچه نگه داشتن نداری… امنیت بیمارستان آن ها را بیرون می کند و مشخص می شود که آن مرد دایی ابرا است.
جاوید در بیمارستان نشسته است که یک دختر به سمتش می رود و می گوید بهتر است زودتر از این جا بری تا مامانش نبینتت، اما جاوید همان جا می ماند و از جایش تکون نمی خورد.
دکتر ها در حال بردن ابرا به بخش هستند که نرگس، جاوید را آن جا می بیند و برادر هایش را به بهانه ای می پیچاند و با جاوید به داخل حیاط می رود.
نرگس با کیفش به صورت جاوید می کوبد که ابرویش می شکند و خون بیرون می ریزد، نرگس می گوید ما ۵ روز دیگر به آلمان میریم و اگر دور و بر دخترم بپلکی و او را هوایی کنی میدمت دست داداشام تیکه پارت کنن و هر چیزی که از دهنش بیرون می آید بار جاوید می کند.
جاوید با دست و صورت خونی به خانه می رود و خواهرش زخمش را می بندد و دلداری اش می دهد اما جاوید حالش خراب تر از این حرفاست. جاوید به همراه رفیقاش به بیمارستان می رود، یکی از دایی های ابرا دم در اتاق او و دیگری داخل اتاقش است.
دوست های جاوید به سمت اتاق ابرا می روند، یکی از دوست های جاوید با دایی ابرا درگیر می شود که دعوا می شود و کم کم همه جا شلوغ می شود. جاوید یواشکی به داخل اتاق ابرا می رود و او را روی صندلی چرخدار می نشاند و می خواهد از بیمارستان فراری اش بدهد. ابرا حسابی ترسیده و استرس دارد اما جاوید او را صحیح و سالم با خودش از بیمارستان بیرون می برد.
جاوید و ابرا هر دو روی موتور گریه می کنند و می روند. عاطفه خواهر جاوید برای اجرا به پارک رفته و نگران است که همان لحظه جاوید و ابرا از راه می رسند. ابرا کنار موتور ایستاده، جاوید به سمت عاطی می رود، عاطی گریه کنان از کاری که جاوید کرده، می خواهد راضیش کنه تا ابرا را به خانه شان ببرد اما جاوید قبول نمی کند و ابرا به عاطی می گوید اگر فقط ۵ روز صبر کنید، همه چیز درست میشه…
همکار عاطی به سمت جاوید می رود و می گوید من همه چیز رو حل می کنم بسپر به من. نرگس در خانه گریه می کند و دایی های ابرا داد و بیداد می کنند و حسابی عصبی هستند.