چه رابطهای را نباید برگرداند؟ شاید برای شما هم پیش آمده باشد که پس از اتمام یک رابطه گفته باشید"بهتر که تمام شد". بعضی روابط ارزش حفظ و ادامه را ندارند، به علاوه پس از جدایی نیز ارزش بازگشت را هم ندارند.در این مقاله سوربان قصد دارد به بررسی روابطی بپردازد که نباید پس از جدایی بازگردانده شوند. با ما همراه باشید.
مشکلی که باعث جدایی شده، در وهله اول به دلیلی قابل حل و فصل نیست
به اینکه چرا از هم جدا شدید فکر کنید. راجع به تمام مشکلاتی که با دوست پسر خود داشتهاید فکر کنید. آیا ناتوانی او در حفظ شغلش شما را عصبانی کرده است؟ آیا دلیل شما برای پایان دادن به رابطه، ابراز علاقه پیوسته او به پسرهای دیگر علی رغم علاقهاش به شما بوده است؟ یا اینکه شاید شما دائما در حال جدال روی مسائلی از برنامه شام گرفته تا جواب این سوال که آیا پلوتو ستاره است یا خیر، بودهاید.
هنگامی برقراری مجدد رابطه خود با طرف مقابلتان مد نظرتان است، به این فکر کنید که چه چیزی باعث شده شما جوش بیاورید. چه چیزی رابطه شما را غیر قابل اصلاح کرده است. آیا آن رابطه همان چیزی است که واقعا میخواهید به آن بازگردید؟ زمان باعث میشود ما همه چیزهای بد را فراموش کرده و فقط خوبیها را بیاد بیاوریم، اما شما رابطهتان با شریک عاطفیتان را به دلیلی قطع کردهاید. قبل از اینکه به عقب برگردید آن دلایل را در نظر بگیرید.
آیا دلیل بازگشت به رابطه تنهایی است؟
بسیاری از روابط از سر گرفته شده که موفقیتآمیز میشوند، زمانی هستند که دو انسان کامل با یکدیگر آشنا شده و یکدیگر را بدون در نظر گرفتن هر فاکتور دیگری انتخاب کردهاند. خواه دلیلش این باشد که شما و دوست پسرتان بعد این رابطه دچار شکست عشقی شده و خواه اینکه در یافتن فرد دیگر ناموفق بودهاید. اینها دلایل خوبی برای بازگشت به عقب نیستند. اما اگر شما از شرایط فعلی خود خوشحال هستید، پس نقطه خوبی برای شروع است.
زندگی در گذشته مانع پیشرفت شما میشود
ممکن است بخاطر اینکه اکنون احساسی شدهاید بخواهید که دوست پسرتان به رابطه برگردد. شما به خاطرات خوب گذشته فکر میکنید و آرزو میکنید که کاش هنوز هم ادامه داشتند، شما به یاد شام خوردن در شبهای مهتابی و سفر به کنار دریا افتاده، اما اکنون در حال درست کردن دسر فقط برای یک نفر بجای دو نفر هستید (و اشتهای انسان هم هنگام خوردن کیک شکلاتی با دیگران کمتر میشود). همه ما گاهگاهی درگیر گذشته میشویم، و از آنجا که یک نوستالژی کوچک میتواند اوقات ما را تلخ کند، فکر کردن به اینکه در گذشته چه اتفاقی افتاده دلیل خوبی برای بازگشت دوست پسرتان به رابطه نیست.
حرکت به جلو بدون توجه به گذشته اغلب بهترین دارو برای شکست عشقی است. ایستادن و فکر کردن به آن چیزی که در گذشته اتفاق افتاده هرگز اجازه نمیدهد که در زندگی به جلو حرکت کنید، تصور کنید که ما به عنوان انسان هرگز قادر نبودیم تا از اشتباهات خود درس بگیریم. در نتیجه بخاطر همان اشتباهات احمقانه در ادامه زندگی خود به فنا میرفتیم. اگر تصمیم گرفتهایم همسری اختیار کنیم که ما را درک نمیکند، پس در ادامه زندگیمان هم دائما در حال انتخاب همان نوع از افراد هستیم. آیا آن کار تمام توان و انرژی شما را نمیگیرد؟ از توانایی خود برای درس گرفتن از اشتباهات گذشته بجای تکرار آنها، بمنظور بهتر و سالمتر کردن رابطه آیندهتان نسبت به رابطه سابقتان استفاده کنید.
تحت تاثیر زوجهایی که دوباره به رابطه برگشتند قرار بگیرید
شما دیدهاید که چنین چیزی قبلا اتفاق افتاده است. دوست شما یا پسرعمویتان یا خواهر ساقدوش دوست صمیمیتان قبلا یک شکست عشقی شدید داشته، ولی بعدا متوجه شده که آن دوست پسر برای او واقعا بی همتا بوده است. و سپس آنها طی یک مراسم باشکوه ازدواج کرده و بعد از آن به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردهاند. آفرین به آنها. اما یک چیز در اینجا نرمال نیست، این مثال یک آدرس دادن غلط به شماست. علاوه بر آن، آیا شما حتی جزئیات اینکه چرا آن زوج در وهله اول از هم جدا شدند را میدانید؟ ممکن است جدایی آنها بخاطر یک چیز احمقانه بوده باشد. یا اینکه اصلا شاید آنها یک استثناء باشند و این در مورد شما صدق نکند.
در بیشتر مواقع، دو نفر به رابطه برگشته و متوجه میشوند که همان مشکلات گذشته باز هم وجود دارد. طرف مقابل او باز هم به او احترام نمیگذارد، و یا از پرداخت بهای هر چیزی سر باز میزند. این مشکلات که باعث جدایی آنها شده است هنوز هم وجود دارند. هیچ چیز عوض نشده است. بازگشت به رابطه مشترک معمولا فقط باعث تکرار مکررات دلایل اینکه چرا بار اول از هم جدا شدید میشود. که باز هم باعث یک جدایی دیگر میشود.
اغلب افراد عوض نمیشوند
این یک موضوع بحث برانگیز است، اما در اینجا نمیخواهم آن را وارد بحث کنم. آدمها عوض نمیشوند. مطمئنا، ممکن است در بدو بازگشت به رابطه، دوست دختر شما برای چند هفته به بهترین شکل ممکن رفتار کند. اما وقتی در بحر آن فرو میروید میبینید که او هنوز همان زنی است که روزی نتوانستید با او کنار بیایید. احتمال اینکه طرف مقابل شما این بار عوض شود چیزی نزدیک به صفر است. اکنون، بله انسانها قابلیت تغییر را دارند، اما این یک اصل مطلق نیست. انسانها میتوانند لباسهایشان، مدل موهایشان، حتی جنبههای شخصیتیشان را نیز تغییر دهند. اما تغییر باید از درون فرد باشد (و حتی اگر شما هم بخواهید تغییر کنید، بسیار مشکل است).
طرف مقابلتان خودش را برای شما تغییر نمیدهد. شخصیت او، عادات بد او، طوری که او وقتی کسی او را نمیبیند واقعا هست، در ۹۹٫۹۸۷۶% موارد این خصوصیات تغییر نمیکند. شما بهتر است کسی را پیدا کنید که نیازی به تغییر نداشته باشد. یک رابطه خوب زمانی شروع میشود که شما فرد مقابل را بخاطر خودش بپذیرید، یعنی زمانی که همه دیوارهای بین شما فرو بریزد، زمانی که شما او را در بهترین و بدترین حالتش میبینید، و او را به همان صورتی که هست دوست دارید.
به پای کسی که در وهله اول نتواند شما را در کنار خودش تحمل کند ننشینید
حتی اگر ابتدا طرف مقابل شما رابطه را قطع کرده و باعث شکست عشقی شما شده، باز هم این قاعده کاربرد دارد. در هر دو صورت، یکی از شما خواهان جدایی شده و طرف دیگر مجبور است که با آن کنار بیاید. چیزی در رابطه شما بوده که ادامه دادن رابطه را برای یک از شما غیرممکن ساخته، بنابراین بودن با طرف مقابل برای شما ایدهآل نخواهد بود. لذا چرا باید به پای چنین رابطهای بنشینید.
خط پایان زمانی است که جدایی اتفاق میافتد. جدایی به این معنی است که چیزی فراتر از یک رنجش کوچک در رابطه اتفاق افتاده است. و همه اینها میگوید که شما میتوانید شخص بهتری را پیدا کنید. یعنی کسی که نمیخواهد از شما جدا شود، یا شما نمیخواهید از او جدا شوید. هیچگاه منکر خوشبختی خود در آینده نشوید. حتی اگر نتوانید آن را اکنون ببینید، میتوانید شخص بهتری را پیدا کنید. شما میتوانید کسی را پیدا کنید که رفتار بهتری نسبت به دوست پسر قبلیتان با شما داشته باشد. اما برای اینکه این کار اتفاق بیفتد، باید به سمت جلو حرکت کرده به رابطه قبلتان باز نگردید.
منبع: رادیو عشق