در ازدواج علاوه بر سلیقه خود و علاقه موجود میان دونفر باید عوامل دیگری نیز بررسی شود، از جمله این عوامل سنت های خانوادگی و عرف اجتماع است. ممکن است به خود بگوییم که قرار نیست خانواده ها با ما زندگی کنند یا عرف جامعه در زندگی دخالتی داشته باشد و فقط نظر زوج مهم است اما در کشور ما نمیتوان تآثیر این عوامل را در تمام جنبه های زندگی مشترک نادیده گرفت. به این ترتیب باید ازدواج را یک امر چند عاملی در نظر گرفت. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است که امروزه به دلیل تغییرات ناشی از عبور از دوران گذار، معادله اش نسبت به گذشته کمی به هم ریخته تر شده است. یعنی این که بر خلاف مردان قدیم که از ترس حرف و حدیث آشنا و غریبه، خیلی به ندرت به فکر خواستگاری کردن از دختری بزرگتر از خود می افتادند، مردان جوان امروزی که به دلایل متعددی فشار ناشی از این رفتار را روی خودشان کمتر می بینند از این کار اِبایی ندارند. همین اتفاق برای دختران مجرد هم افتاده است، به عبارت دیگر دختران امروزی وقتی با خبر می شوند که پسری کم سن و سال تر از خودشان به آن ها علاقمند شده و قصد خواستگاری دارد، بیش از گذشته به عنوان یک نکته مثبت به آن نگاه می کنند. البته منظور این نیست که این جوانان هیچ نگرانی خاصی در این زمینه ندارند و با خیالی صد در صد مطمئن پیمان ازدواج را امضاء خواهند کرد.
مسلماً به دلیل افزایش سطح تحصیلات و تأثیر رسانه ها، آگاهی جوانان از آسیب های احتمالی این شکل از ازدواج ها بیشتر شده و این باعث افزایش تردید و دو دلی آن ها در تصمیم گیری برای ازدواج شده است. عرف هم که همچنان جای خودش را دارد. با در نظر گرفتن مجموع این مقولات و نیز با توجه به دشوارتر شدن و پیچیده تر شدن ازدواج نسبت به گذشته به عنوان یک عاملی که ترس جوانان (به خصوص دختر ها) را از مجرد ماندن افزایش داده و احتمال اقدام آن ها به ازدواج آن هم با نادیده گرفتن تفاوت های سنی منطقی و معقول را بیشتر کرده است، چگونه می توان به جوانان کمک کرد تا تصمیمات صحیح تری بگیرند؟ در این مقاله به این موضوع می پردازیم.
نادیده گرفتن سن در چه سنی؟
اگر زنی که می خواهید با او ازدواج کنید دو سال و یا کمتر از شما بزرگتر است، و یا مردی که می خواهید با او ازدواج کنید دو سال و یا کمتر از شما کوچکتر است، شاید بتوانید این تفاوت را نادیده بگیرید این که دختری بخواهد با پسری کوچکتر از خود ازدواج کند و یا پسری به فکر ازدواج با دختری بزرگتر از خود بیفتد در هر سنی برای هر کدام از دو طرف، ممکن است اتفاق بیفتد و الگوی مشخصی ندارد اما به طور کلی هر قدر سن جوانان به خصوص دختران بالاتر می رود (مثلاً از سی سالگی به بعد) به دلیل کم تر شدن گزینه های مناسب ازدواج، احتمال آن بیشتر می شود.
دختر یا پسر، کدام بیشتر آسیب می بینند؟
حتماً با مطالعاتی که دارید می دانید که چرا از لحاظ علمی ندیده گرفتن تناسب سنی بین زن و شوهر نادرست قلمداد می شود. پس از تکرار مکررات صرف نظر می کنم و به این می پردازم که اگر دختری با سن بیشتر و پسری کم سن تر با هم ازدواج کردند و ازدواجشان بنا بر همان دلایل علمی که صحبتش شد با مشکلاتی دائمی و غیر قابل تحمل مواجه شد کدام یک از طرفین بیشتر آسیب خواهند دید؟ زن یا مرد؟
نمی خواهم بگویم که مردها رویین تن هستند و از این مشکلات آسیب نمی بینند، اما واقعیت این است که در این شکل از ازدواج ها زن ها با تهدیدهای بیشتری مواجه هستند و همین مسئله آسیب پذیری آن ها را بیشتر می کند. مثال می زنم. خانم مجردی در اواسط دهه سی با آقای مجردی که هشت سال از او کوچکتر است، ازدواج می کند. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این خانم را تهدید می کنند:
1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شوهر او را دلزده کند.
2. تأثیر پذیری شوهر از خانواده اش.
3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او.
4. این ترس که شوهرش روزی جذب زن های جوان تر شود.
5. از دست دادن جذابیت جنسی برای شوهر.
و غیره.
گذشته از این ها معمولاً عرف هم یک زنی را که با مردی کوچکتر از خود ازدواج کرده و حالا کارش به اشکال خورده است بیشتر تنبیه می کند. در نتیجه می توان گفت که تبعات ازدواج بدون دادن اهمیت لازم و کافی به تناسب سنی، برای زنان بدتر از مردان است. حال این سوال مطرح است، در زمان ازدواج با فردی که تناسب سنی ندارید، لازم است به چه نکاتی توجه کنید؟
چرا ازدواج؟
هر کسی که می خواهد ازدواج کند باید این سؤال را از خودش بپرسد و تا زمانی که جوابی درست و منطقی برای آن پیدا نکرده اقدامی نکند. اگر شما می خواهید با کسی ازدواج کنید که با هم تناسب سنی عرفی و یا علمی لازم را ندارید حتماً از خودتان بپرسید که «چرا می خواهم ازدواج کنم؟ و چرا می خواهم با این فرد ازدواج کنم؟». با خودتان رو راست باشید و اگر دیدید دلایل تان دور محور «ترس از تنها ماندن»، «فرار از شرایط سخت فعلی مثلاً نداشتن امنیت و یا بی پولی»، «داشتن یک حامی بیست و چهار ساعته ی مادر وار» و ... می چرخد بیشتر تأمل کنید.
خودتان را بشناسید
قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر و یا زنی بزرگتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست؟ اگر مَردید و مدتی دیگر زنتان به دلایل جسمی با مشکلاتی در باروری مواجه شود (نمی گویم ناتوان بشود چون امروزه با کمک علم، احتمال بارداری های موفق در بالای چهل سال هم برای زنان به وجود آمده است) و لازم شد که شما برای بچه دار شدن زمان و هزینه ای را صرف کنید، چقدر می توانید با آن کنار بیایید؟ یا چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده تان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایتشان از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید؟
طرف مقابلتان کیست؟
انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید.
چقدر تفاوت؟ چقدر تناسب؟
اگر زنی که می خواهید با او ازدواج کنید دو سال و یا کمتر از شما بزرگتر است، و یا مردی که می خواهید با او ازدواج کنید دو سال و یا کمتر از شما کوچکتر است، شاید بتوانید این تفاوت را نادیده بگیرید البته فقط و فقط اگر از لحاظ سایر ویژگی ها مانند خصوصیت های شخصیتی، بلوغ عقلی، روانی و اجتماعی و نیز تناسب های اعتقادی، خانوادگی و حتی ظاهری (یعنی تناسب سنی که قیافه و ظاهرتان نشان می دهد) تفاوت زیادی با هم نداشته باشید. واضح است که تعیین تناسب در ویژگی هایی مثل شخصیت و بلوغ نیاز به نظر تخصصی دارد و کمک مشاورین در این زمینه می تواند مفید باشد.
دوره های سنی را جدی بگیرید
در این شکل از ازدواج ها زن ها با تهدیدهای بیشتری مواجه هستند و همین مسئله آسیب پذیری آن ها را بیشتر می کند اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و کسی که به خواستگاری تان آمده پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است.
آیا از پس عرف بر می آیید؟
عرف برآیندی از تفکر جمعی یک جامعه و فرهنگ است که به دلیل تغییراتی که در زمان های مختلف در تفکر آدم ها ایجاد می شود. بعضاً جاهایی از سوی علم و یا مذهب با چالش و حتی رد مواجه شده است اما این به آن معنا نیست که عرف لزوماً در همه موارد غلط است و باید کنار گذاشته شود. حتی اگر این قدر افراطی هم فکر بکنیم باز هم قدرت عرف را نمی توانیم انکار کنیم. عرف در جامعه ما بزرگتر بودن زن از شوهر را نمی پذیرد. این یک واقعیت است که پذیرش آن از سوی شما که می خواهید عرف را به این شیوه نقض کنید، کمک می کند تا تصمیم منطقی تری بگیرید.
منبع:تبیان