نشانه های پایان رابطه عاشقانه

در این مقاله راجع به تمام روابط صحبت میکنیم چه در چارچوب ازدواج و چه خارج از آن ممکن است روابط پایان یابند یا ازدواج به طلاق منجر شود. اما چطور؟ چگونه میتوانیم پیشبینی کنیم که رابطه ما نقص پیدا کرده و رو به اتمام است؟ به طبع رفتار ها و برخورد هایی پیش خواهد آمد که بتوانیم از تحلیل آنها به این موضوع پی ببریم و همچنین باید بدانیم چه کار هایی از عمر رابطه میکاهد. در این مقاله سعی داریم تعدادی از این برخورد هارا باهم بررسی میکنیم به امید اینکه بتوانیم از پیشرفت آنها جلوگیری کنیم.

1. یکی از طرفین صادق نیست
صداقت یکی از عناصر اصلی رابطه ست . مسلما پیش میاد بعضی وقتا طرفین دروغ های کوچولو بهم بگن (مثلا : موهاتو کوتاه کردی بهت میاد ) ولی تو مسائل مهم نباید دروغی در کار باشه تو مسائل مهم نباید دروغی در کار باشه چون دروغ های بزرگ میتونن باعث بشن رابطه خیلی بد تموم بشه و خراب بشه.
2. توقعات شما از رابطه بسیار متفاوت است
زمانیکه توقعات و انتظارات طرفین از رابطه باهم در سطح بالایی متفاوت باشد مشکل جدی وجود دارد . اگر شما و شریکتون مدام در حال بحث و جدل راجع به ایندتون هستید این یک نشانه ی بزرگ از این هست که باید دوباره رابطه رو بازبینی کنید و ببینید آیا با فرد مناسبی در رابطه هستید یا نه ؟
دکتر Dr. Danielle Dowling در این باره میگه چندتا سوال اساسی رو مطرح کنید : کجا میخواید زندگی کنید ؟ دوست دارید بچه دار بشید یا نه ؟ بچه هاتونو چه جوری میخواید بزرگ کنید ؟(مثلا اگر همسرتون دین دیگری داره و دین داره آیا میخواد در تربیت بچه میخواد از اعتقاداتش استفاده کنه و شما با این موضوع راحت هستید ؟ مثلا اگر شما دین خاصی ندارید و همسرتون کاتولیک هست آیا راحت هستید بچه تون با افکار یک کاتولیک دین دار بزرگ شه ؟ )

3. امیدها ، اهداف و چیزهایی که الهام بخش شما هستند هیچ شباهتی به هم ندارد . 
تعریف و تعبیر شما از موفقیت ، زندگی و حتی واقعیت فرق داره . (مثلا : او موفقیت رو در این میبینه که درآمدش با کار و استرس و تلاش بیشتر باشه . شما موفقیت رو در این میبینید که زمان مفیدتر و بهتری رو با خانواده داشته باشید و یک زندگی آروم و کم استرس داشته باشید . شما به خدا ایمان دارید . او به این ایمان داره که بعد مرگ هیچی نیست . و ….. ) این ها در ظاهر شاید زیاد مهم نباشند و عشق بتونه همه ی این اختلافات رو از بین ببره . اما یادتون باشه اختلافات سیاسی ، مذهبی ،مسائل اجتماعی و محیطی حتی با جنگ های خونین و تعبیر و همت هزارتا آدم باهوش تر از شما از بین نرفته پس ترجیحا سعی کنید در اینجور مواقع کسی رو انتخاب کنید که نظر نزدیک به نظر شما رو داشته باشه یا قدرت درک بالایی برای پیدا کردن مسیرهای نزدیک به هم رو در وجودش داشته باشه چون ممکنه شما دونفر محصول مشترکی به نام بچه داشته باشید اونجاست که نظر هر دوی شما به شدت مهم میشه .
4. یکی از شما به شدت حسود است
مدام شبکه های اجتماعی شما رو چک میکنه تا مطمئن شه شما عکس کسی رو لایک نمیکنید یا دوست داره تمام مکالمات روزانه ی شما رو بدونه . نمیتونه تحمل کنه با مرد (زن) دیگه ای حرف بزنید و به شدت با این موضوع که با همکارانتون یا هم دانشگاهی هاتون در ارتباط هستید مشکل داره ؟ باعث میشه مدام مراقب رفتارتون باشید تا یه وقت ناراحت نشه یا شک نکنه یا حسودی نکنه ؟ این در ابتدا شاید جذاب به نظر برسه ولی اینقدر وسواس داشتن در واقع یک پرچم قرمز بزرگه .
. این طور رفتارها بیشتر از اینکه از دوست داشتن و علاقه بیان از احساسات و مشکلات روانی هم چون inferiority complex (عقده ی حقارت ) ، possession obsession وسواس مالکیت (احساس زیاد مالک چیزی بودن ) ، sadism سادیسم (دگر آزاری ) و…..
5. مثل یک تیم نیستید
در رابطه بودن یعنی در یک تیم دونفره بودن در اینجا تمام مهارت های کار گروهی و تیمی شما به چالش کشیده میشود . زمانیکه از یکدیگر حمایت نمیکنید یا تنها یک نفر اینکار را انجام میدهد یعنی در یک تیم نیستید چنین تیمی خیلی زود نابود میشود و از بین میرود .شریک شما باید بزرگترین طرفدار شما باشه و همینطور مثل اعضای یک تیم باشید و در شکست ها و موفقیت های هم شریک باشید . زمانیکه طرفین در یک رابطه احساس حمایت مخصوصا حمایت عاطفی نداشته باشن رابطه به یک بیزنس ناموفق و جدا از هم تبدیل میشه . در این حالت رابطه تبدیل به حالتی میشه که در اون شما احساس میکنید سهام دار یک شرکت در حال افول و ورشکستگی هستید و باید هر چه سریعتر از گذاشتن وقت و سرمایه بیشتر خودداری کنید .

6. وقت نمیگذارید
یکی از طرفین یا هر دو به اندازه ی کافی وقت نمیگذارند .
اگر خودتون رو در وضعیتی میبینید که در اون دوست ندارید با شریکتون وقت بگذرونید و بیشتر دوست دارید با دوستاتون برید بیرون مدام بهونه میارید و دوست ندارید وقت بذارید و ترجیح میدین حتی خونه بمونید و سریال آبکی نگاه کنید ولی با طرفتون بیرون نرید و وقت نگذرونید یعنی به یک مشکل جدی برخورد کردین تو رابطه . دو راه داره یا باید روش کار کنید و ببینید چرا اینطوری شدید یا چرا شریکتون اینطوری شده و یا اینکه رابطه رو تموم کنید .
هر کی از بیرون نگاه میکنه فکر میکنه همه چیز اوکیه و شما یک زوج ایده آل هستید ولی شما در رابطه احساس خوب ، مورد توجه بودن ، دوست داشته شدن و احساسات عمیق این چنینی رو ندارید این رابطه رو سرد میکنه و باعث میشه خوشحال نباشید .
7. یکی از شما یا هردو خوشحال و راضی نیستید
خوشحالی و رضایت بسیار مهم است . اگر نارضایتی به مدت طولانی ست که در رابطه هست این رابطه در حال سقوط است
8. یکی از شما نمیتواند چشم از بقیه بردارد
هیچ چیز مانند حس مورد خیانت واقع شدن نمیتواند روح آدم را آزار دهد . اینکه ببینید به افراد دیگری چشم دارد و به آنها نگاه میکند این حس را به شما میدهد که برای او به اندازه ی کافی خوب نیستید و احتمال یک مرود خیانت واقع شدن بسیار نزدیک است . این موضوع تمام انگیزه و خوشحالی و اعتماد به نفس شما را از بین میبرد .
9. سر یک موضوع مشخص بارها دعوا میکنید
و هیچ گاه نمیتوانید آن را حل کنید . فرق نمیکنه این موضوع چی هست . مامانشه ، پوله ، کاره ، درسه ، رفتاره هر چی موضوع اینه که بارها دعواتون شده و نتونستید مشکل رو حل کنید و هیچ کدوم کوتاه نیومدین و یا قبول نکردین که فداکاری کنید.
10 . قبلتان شکسته است
دل شکستگی و تو ذوق خوردن کلا یک قسمت دیفالت رابطه ست . ولی بعضی وقتا اینقدر بد دلتو میشکنه که دیگه هرکاری میکنی میبینی نمیتونی ببخشی و باهاش کنار بیای . در چنین شرایطی اولین کاری که میتونین انجام بدین اینه که یکم فاصله بگیرین و بعد ببینید میتونید روش کار کنین و دوباره رابطه رو ادامه بدین ؟ اگر تونستین و اونم خواست که از دلتون در بیاره اوکیه اگر نشد خبر خوب اینه که دلشکستگی و بعد خوب شدن و از اون شرایط بیرون اومدن شما رو از لحاظ شخصیتی بالغ تر و قوی تر میکنه.

منبع: سایت اینرلز