مرگ مشکوک نوعروس 7 روز مانده به عروسی اش!/ خودکشی یا سقوط از طبقه 18 برج؟!

سقوط و مرگ تازه عروس ۷ روز مانده به عروسی اش

مرگ نوعروس چند روز مانده به عروسی اش، خبر ناراحت کننده‌ ای که امروز در فضای مجازی دست به دست شد در ادامه این مطلب از سوربان با جزئیات بیشتر از خبر سقوط نوعروس از برج در خدمت شما هستیم.

داستان سقوط و مرگ نوعروس از روی برج چه بود؟

ساعت ۱۱ صبح روز یکشنبه بیست و هفتم خرداد ساکنان برجی مسکونی در غرب تهران متوجه صدای مهیبی شدند و از خانه‌های خود سراسیمه بیرون آمدند. ساکنان برج داخل حیاط با جسد خونین زن جوانی روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت بر اثر سقوط از ارتفاع به کام مرگ رفته‌است. خبر سقوط مرگبار زن جوان خیلی زود به مأموران پلیس اطلاع داده‌شد و لحظاتی بعد تیمی از مأموران راهی محل حادثه شدند.

مأموران داخل حیاط برج مسکونی با جسد تازه عروس ۳۵ ساله‌ای به نام شیرین روبه‌رو شدند که به گفته همسایه مدتی قبل همراه شوهرش یکی از واحد‌های طبقه هجدهم برج را برای زندگی آینده‌شان اجاره کرده‌بود. بررسی‌ها نشان داد تازه عروس از بالکن طبقه هجدهم به طرز مشکوکی به پایین سقوط کرده و جان باخته است.

مأموران پلیس همزمان با ادامه تحقیقات مرگ مشکوک زن جوان را به قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند و وی لحظاتی بعد همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کرد. تیم جنایی در بررسی دوربین‌های مداربسته متوجه شدند چند ساعت قبل از حادثه تازه داماد از برج مسکونی خارج می‌شود و ساعتی بعد مادر و یکی از دوستان شیرین وارد محل زندگی او می‌شوند و مادر و دوست شیرین هم نیم‌ساعت پیش از حادثه برج مسکونی را ترک می‌کنند.

همچنین در بررسی‌های میدانی مشخص شد تازه عروس با شوهرش اختلاف داشته و ساعتی پیش از حادثه با هم مشاجره لفظی داشته‌اند. با به دست آمدن این اطلاعات تیم جنایی تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند و در اولین گام به سراغ شاهدان حادثه رفتند.

اظهارات شوهر این تازه عروس

شوهر شیرین هم که دقایقی بعد از حادثه به محل رسیده‌بود، در ادعایی گفت: «من و شیرین مدتی قبل عقد کردیم و قرار بود پس از برگزاری مراسم جشن عروسی زندگی مشترکمان را آغاز کنیم. ما در این برج مسکونی واحدی را اجاره کردیم و در حال چیدن وسایل زندگی‌مان بودیم. برنامه ما این بود یک هفته دیگر مراسم عروسی‌مان را برگزار کنیم و از چند روز قبل هم سر برنامه‌های جشن با همسرم اختلاف پیدا کردیم.

البته اختلاف ما جزئی بود و از نظر من خیلی مهم نبود و فکر نمی‌کردم این اختلاف باعث مرگ همسرم شود. ما درباره برگزاری چگونگی مراسم عروسی، مهمان‌ها، تالار عروسی و موارد مربوط به جشن اختلاف داشتیم. چند ساعت قبل از حادثه با هم درباره مراسم صحبت کردیم و دوباره سر همین موضوعات پیش پا افتاده با هم اختلاف پیدا کردیم. من ناراحت شدم و از خانه بیرون رفتم و با مادر‌زنم تماس گرفتم و به او گفتم ما درباره مراسم با هم کنار نیامده‌ایم و از او خواستم با دخترش صحبت کند و او هم قول داد به خانه ما بیاید و با دخترش صحبت کند.

من بیرون بودم که یکی از همسایه‌ها با من تماس گرفت و از من خواست خودم را سریع به محل زندگی‌مان برسانم و وقتی به اینجا آمدم تازه فهمیدم همسرم از بالکن محل زندگی‌مان به پایین سقوط و فوت کرده است.

مادر تازه عروس هم به مأموران گفت: «صبح امروز دامادم با من تماس گرفت و گفت با دخترم درباره مراسم عروسی‌شان اختلاف پیدا کرده‌است و از من خواست با دخترم صحبت کنم. من بلافاصله همراه یکی از دوستان نزدیک شیرین به محل زندگی او رفتیم. ساعتی با شیرین صحبت کردیم و به او در چیدن وسایل خانه‌اش کمک کردیم.

او اول عصبانی بود، اما کم‌کم آرام شد و من و دوستش هم به امید اینکه اختلاف آن‌ها را بر طرف کرده‌ایم، از آنجا خارج شدیم، اما خبر نداشتم که نیم‌ساعت بعد قرار است چه بلایی سر دخترم بیاید. هنوز نیم‌ساعت از خارج شدن ما نگذشته بود که به من خبر دادند دخترم به طرز مشکوکی از طبقه هجدهم به پایین سقوط و فوت کرده‌است.»

همزمان با انتقال جسد تازه عروس به پزشکی قانونی برای انجام آزمایش‌های لازم و مشخص‌شدن علت اصلی مرگ، مأموران تحقیقات را درباره این حادثه آغاز کردند.